مشورت در آيات و روايات
مشورت به معناي رأي خواستن و تدبير خواستن است.
اهميت شورا و مشورت در دين اسلام از آنجا روشن ميشود که يکي از سورههاي قرآن به اين نام نازل شده است.
قرآن علاوه بر اينکه انجام کارها با مشورت را يکي از نشانه هاي اصلي ايمان ميشمارد، آن را در رديف اعمالي چون نماز، زکات و انفاق قرار مي دهد: «و کساني که دعوت پروردگارشان را پذيرفتند، نماز را برپا داشتند و کارهايشان را با مشورت يکديگر انجام دادند و از آنچه روزي آنها کرديم، انفاق نمودند.» (شوري-38)
انبيا و امامان نيز که انسانهايي کامل هستند، از مشورت بي نياز نبودهاند، چنانکه قرآن كريم مسئله مشورت را مهم دانسته و آن را به صورت يک فرمان الهي بيان کرده است .
در آيه 159 سوره آل عمران خطاب به پيامبر مي فرمايد : « در کارها با آنان مشورت کن »
بديهي است پيامبر( ص) از عقل كامل بهره داشت ، درعين حال با افراد صاحب نظر مشورت مي کرد و بدين طريق از نيروي فکر و انديشه آنها استفاده مي برد . آن حضرت براي رأي مردم ، ارزش قائل بود و اگر خود نظر ديگري داشت ، نظر اكثريت را مي پذيرفت .
رسول خدا (ص ) در گفتار و عمل ، فرهنگ مشورت را در جامعه گسترش داد و روح هم انديشي را در جامعه آن روز نهادينه ساخت .
بر طبق دستور صريح خداوند در قرآن و سنت پيامبر، حضرت علي(ع) در باب نيازمندي انسان به مشورت خودش را از آن مبرا نميدانست و در تصميمات مهم نظير جنگها با فرماندهان و سران سپاهش به مشورت مينشست و همواره تاکيد مي ورزيد که هر شخص دورانديشي بايد به کسي که از نظر درجه برتر از اوست مراجعه کند؛ زيرا فضيلت هيچ کس کامل نيست و به شخص خاصي هم اختصاص ندارد.
خداوند به رسول گرامي خود به صراحت فرمان مي دهد که: «با مردم خود مشورت کن و از آنان نظر بخواه ! » (سوره آل عمران، آيه 159)
و يا در جايي ديگر درباره صفات بندگان پاک خداوند مي فرمايد: « و آنان که دستور خدا را اطاعت مي کنند و نماز را به پا مي دارند و در حفظ دين و دنياي خود از شرّ فتنه کفار، کارشان را به مشورت با يکديگر انجام مي دهند» (سوره شوري، آيه 38)
در جايي حضرت علي(ع) مي فرمايد: «مشورت کردن، عين هدايت است». (نهج البلاغه، تصحيح: فيض الاسلام، ص 1181) البته بايد به شرايط کسي که از او راهنمايي خواسته مي شود دقت کرد.
امام صادق (عليه السلام) فرمودند: کسي که نصيحت کننده اي از باطن و بازدارنده اي از درون و همنشيني راهنما نداشته باشد، دشمن را بر خود چيره کرده است.
امام هادي (عليه السلام) از پدرانش (عليهم السلام) نقل فرموده است که حضرت علي(ع) فرمودند: کسي که به رأي و فکر خود اکتفا کند، خود را به خطر افکنده است.
رسول اکرم (ص) مي فرمايند: لا مظاهره اَوثقُ منَ المُشاوره؛ هيچ پشتيباني مطمئن تر از مشورت نيست. (ابوالقاسم علي بن الحسن المعروف با بن عساکر، ترجمه الامام الحسن (ع) من تاريخ مدينه دمشق، تحقيق محمد باقر المحمودي، ص 164)
در نگاه پيشوايان دين ، مشورت کننده بر جانب رستگاري است و از خطا ايمن و به دور است.
چنانکه امير مؤمنان علي (ع) فرمود: «شاور ذوي العقول تأمن الزلل والندم؛ با صاحبان خرد مشورت کن تا از لغزش ها و پشيماني ها ايمن گردي. (شرح غررالحکم، ج4، ص 179)
همان طور که رسول خدا (ص) فرمود: ما تشاور قوم قط الا هدوا الأرشدهم أمرهم؛ هيچ قومي مشورت نکردند جز آن که به بهترين امور هدايت يافتند. (آلوسي بغدادي، شهاب الدين، تفسير روح المعاني، دارلاحياء التريث العربي، ج 25، ص 46)
حدود مشورت
امام صادق (ع) فرمودند: مشورت داراي حدودي است که اگر آن حدود شناخته و رعايت نشود ضررش از نفعش بيشتر است. آن حدود عبارتند از: ۱- عاقل باشد. ۲- آزاده و ديندار باشد. ۳- دوست مهربان و مانند برادر باشد. ۴- اگر از راز تو آگاه شد مثل اينکه خودت به آن آگاهي و آن را مکتوم و پوشيده مي دارد. زيرا تو زماني از راهنمايي مشاور سود مي بري که او عاقل باشد و وقتي که وي آزاد مرد متدين بود نهايت کوشش را براي نصيحت کردن تو به کار مي برد، وقتي که دوست مهربان و مانند برادر باشد و او را از راز خويش آگاه کردي، راز تو را پوشيده نگه مي دارد و آگاهي او مانند اين است که خودت به آن آگاهي. (با اين شرايط) مشورت جامع و نصيحت کامل مي شود. («نصايح» سخنان چهارده معصوم، آيت الله مشکيني، باب ۲۲ استحباب مشورت)
چه افرادي براي مشورت مناسب هستند
مولاي متقيان اميرالمؤمنين (عليهالسلام )ميفرمايند: هيچ بينيازي و ثروتي، چون عقل نيست و هيچ نيازمندي و احتياجي ، مانند جهل نيست و هيچ ميراثي بهتر از ادب نيست و هيچ پشتيبان و ياري، بهتر از مشورت نيست. )نهجالبلاغه ، حكمت4 )
بنابراين ارزش و اهميت مشورت و مشاوره كردن در اين است كه به انسان كمك ميكند تا در سايه دورانديشي تفكر و تبادل نظر و استفاده از تجارب، عاقلانهتر در روشنايي علم و معرفت تصميم بگيرد و به كاميابي دست يابد.
کسى را که انسان به عنوان مشاور خويش برمى گزيند، بايد از ويژگى هاى شايسته اى برخوردار باشد که برخى از آنها عبارتند از:
1. بهره مندى از عقل و آگاهى:يكي از خصوصيات مشاور خوب «علم حكمت» است، همانگونه كه حضرت علي (عليهالسلام) به مالكاشتر چنين توصيه فرمودهاند: در اصلاح امور و تثبيت وضعيت شايسته با «علماء و حكما» زياد به گفتگو بپرداز.(نهجالبلاغه ، نامه 53)
بنابراين يكي از معيارهاي انتخاب يك مشاور خوب «علم و حكمت و آگاهي و فرزانگي» اوست، اما فراموش نكنيد كه داشتن علم و حكمت با داشتن سواد و تحصيلات بالا ارتباط مستقيمي ندارد و نبايد نسل جوان صرف كهنسالي، قديميبودن و يا نداشتن سواد از فكر و نظر نسل قديم و افراد پير استفاده نكنند، چرا كه آنها علاوه بر اين كه تجربيات ارزشمندي دارند، بسيار اصوليتر و منطقيتر نيز ميانديشند. پس معيار، درستي فكر و نظر است نه سن و سال و سطح سواد .
آنان که اهل دانش و معرفتند و بدان عمل مي کنند، يعني عالمان صالح از بهترين افراد براي مشورتند، چنان که شاور العلماء الصالحين، فاذا عزمتم علي امضاء ذلک فتوکَّلوا علي الله؛ با علمان صالح مشورت کنيد، و چون تصميم بر اجراي آن گرفتيد به خدا توکل کنيد. (تفسير التسترا، ص 51)
در سخنان گهربار اهل بيت (عليهم السلام ) به دو ويژگى عقل و علم مشاور، بيش از ديگر ويژگى هاى وى اشاره شده است.
امام على (ع) در اين باره مى فرمايد: «با دشمن عاقلت مشاوره کن، ولى از دوست نادانت بر حذر باش»
همچنين آن حضرت فرمود: «بهترين اشخاص براى مشورت، افراد عاقل، دانشمند، محتاط و با تجربه هستند»
از رسول اکرم صلى الله عليه و آله نيز نقل مى کنند که فرمود: «از عاقل رهبرى جوييد تا به راه راست برسيد و وى را نافرمانى نکنيد که پشيمان مى شويد»
يكي از بهترين راهها براي دستيابي به اطمينان و دلگرمي مشورت و استفاده از فكر و نظر افراد اهل فكر و تجربه است، چرا كه با اين كار لغزشگاه ها و نقاط خطا شناخته ميشود و ميتوان تصميمي گرفت كه احتمال خطايش كمتر است.
2. تقواي الهي، دين دارى ، پرهيزکارى و خداترسي: ايمان و تقواي مشا ور، بسيار مهم است. کسي که تعهدي به دين و اعتقادات و منش اخلاقي نداشته نباشد، شايد به کارهايي راهنمايي کند که حتي باعث خدشه و سستي در ايمان فرد شود. پس بايد کسي را انتخاب کرد که از خدا بترسد. (نهج البلاغه، حکمت 6)
خداباوري، خداترسي، انسان را از دروغ و خيانت و فريب باز ميدارد . بنابراين مشورت با اهل ايمان ، اطمينان بخش است.
از هر فرد عاقلى نمى توان راهنمايى گرفت؛ زيرا ممکن است او ما را تنها به خواسته هاى دنيوى رهنمون نمايد و از معنويات و امور اخروى غافل سازد. ازاين رو، ائمه (عليهم السلام )تأکيد مى کنند که افزون بر آنکه مشاور بايد عاقل باشد، دين دار و پرهيزکار نيز باشد.
حضرت على (عليه السلام) مي فرمايد: «در کارهاى خود با افراد خداترس مشورت کن، تا راه درست را بيابى»
امام صادق (عليه السلام) فرمودند: در کار خود با کساني مشورت کن که از پروردگارشان مي ترسند.
امام صادق(ع) نقل کرده است که حضرت علي(ع) فرمودند: در کاري که براي تو پيش مي آيد با کساني که از خدا مي ترسند، مشورت کن.
سفارش شده است با کسي مشورت گردد که خداترس باشد، چنان که از رسول خدا (ص) روايت شده است، که فرمود: واجعل مشورتک من يخاف الله تعالي؛ مشورت خود را با کسي انجام بده که از خداي متعال بترسد. (المتسترا، ابو محمد سهل بن عبدالله، تفسير التسترا، دارالکتب العلميه، بيروت، ص51)
پيامبر اکرم (ص) فرمود با پرواپيشگان مشورت کنيد: شادر المتقين الذين يؤثرون الاخره علي الدين و يؤثرون علي انفسهم في أمورکم؛ با متقيان مشورت کنيد که آنان کساني اند که آخرت را بر دنيا ترجيح مي دهند و کارهاي شما را بر امور خويش مقدم مي دارند.
سليمان بن خالد گويد: از امام صادق(ع) شنيدم که مي فرمودند: با مردم خردمند و باتقوا مشورت کن، زيرا آنها جز به نيکي راهنمايي نمي کنند و بپرهيز از مخالفت با آنان زيرا مخالفت با شخص پرهيزکار و خردمند، باعث تباهي دين و دنياست.
امام صادق(ع) از رسول خدا(ص) نقل فرموده اند: مشورت با خردمند اندرزگو باعث پيشرفت و برکت و موفقيت از جانب خداست. وقتي که شخص دلسوز و عاقل تو را راهنمايي کند از مخالفت با او بپرهيز، زيرا اين مخالفت باعث هلاکت مي شود.
امام جعفر صادق(ع) فرمودند: چرا وقتي مسئله مهمي براي شما پيش مي آيد و خود قادر به حل آن نيستيد با افراد خردمند متدين و پارسا مشورت نمي کنيد؟ سپس امام صادق(ع) فرمودند: آگاه باشيد هر کس اين کار را انجام دهد، خدا او را خوار نمي کند، بلکه مقام او را بالا مي برد و به بهترين کارها و نزديک ترين آن ها به خدا هدايتش مي کند.
پيشوايان حق توصيه کرده اند که با انسان هاي عاقل مشورت شود، چنان که از رسول خدا (ص) روايت شده است که فرمود: استرشدوا العاقل ولاتصوه فتندموا؛ با انسان عاقل مشورت کنيد و او را نافرماني نکنيد که پشيمان مي شويد. (کنز العمال، ج 3، ص 409)
3. تجربه و دورانديشى: بهتر است در کارهاى مهم زندگى، با افرادى که از بينش عميق و دورانديشى بى بهره اند، مشورت نکرد. مشورت با کساني که اهل تجربه اند مي تواند انسان را از خطاي گذشتگان مصون دارد و به درستي هاي آنان رهنمون شود.
به همين سبب است که مشورت با اهل تجربه توصيه شده است، چنانکه علي (ع) فرموده است: خيرُ من شاورت ذووا النُّهي والعلم و أولوا التجارب والحزم؛ بهترين کسي که با او مشورت کني خردمندان و دانشمندان و صاحبان تجربه ها و دور انديشي اند. (غرر الحکم، ج1، ص 407)
حضرت على (عليه السلام ) مى فرمايد: «با دوست مهربان دورانديش مشورت کن که پيروزى مى آورد.» نيز فرمود: «در امور خود با فرد ناآگاه مشاوره مکن»
4. رازدارى و امانتداري :خصوصيات يك مشاور خوب «امين و صادق» بودن، اوست. كسي كه راز نگهدرا نباشد يا صحيح و درست راهنمايي نكند، ممكن است در مشاوره نظر غلط يا مغرضانه بدهد. پس اگر صداقت و امانت كسي براي مان روشن نيست، بهتر است به نظر او صد درصد اعتماد نكنيم.
رسول اکرم (صلى الله عليه و آله ) نيز فرمود: «شخص مشاور بايد امين و قابل اعتماد باشد.» «به منظور اينکه جلسه مشاوره بيشترين تأثير خود را داشته باشد، مراجعه کننده بايد از اين موضوع مطمئن شوند که هر آنچه به مشاور مى گويند، در نهايت رازدارى با آن برخورد خواهد شد»
امام صادق (عليه السلام )در بيان محورهاى مشورت، اين مهم را چنين گوشزد مى کند: «مشاور بايد دوست و همدل باشد. در اين صورت، اگر او را از راز خود باخبر کردى، آن را پنهان نگاه مى دارد». در واقع مشاور با ايجاد حس صميميت ميان خود و مراجعه کننده، مشکل او را از خود مى داند و تا حد ممکن، در فاش نشدن آن مى کوشد. نتيجه ايجاد چنين اعتمادى در پرتو درايت مشاور، آن است که مراجعه کننده با اعتماد به مشاور، به راحتى مشکلات خود را با او بازگو مى کند و به دنبال آن، مشاور به شناختى درست و دقيق از او مى رسد.
خيانت کردن شايد ضررش بيشتر از مشورت صحيحي است که باعث تباهي مي شود. قلب عاقل يا مؤمن بايد مثل صندوق، اسرار را در خودش نگهداري کن. (نهج البلاغه، حکمت 6)
چه کساني براي مشورت مناسب نيستند
برخي شايسته مشورت نيستند و به جاي آن كه انسان را به «راه» هدايت كنند او را به «چاه» مياندازند. در اين مورد از كلمات گهربار اميرالمؤمنين علي (عليهالسلام) بهره ميگيريم كه در منشور حكومتي و عهدنامهاي خود به مالكاشتر، او را از مشاوره قراردادن سه گروه برحذر داشتهاند و پيامدهاي آن را چنين بيان فرمودهاند:
با تأكيد بر تو سفارش ميكنم كه در مشورت خود، «بخيل» را راه مده كه تو را از احسان و نيكي بازميدارد تو را از فقير شدن ميترساند و وعدهي تهيدستي ميدهد. همچنين با انسان «ترسو»مشورت نكن كه تو را از پرداختن به كارها و اقدام عملي سست و ناتوان ميسازد.«حريص» را نيز در مشورت خود وارد نكن كه با ستم و جور، حرص و آزمندي را در نظر تو زيبا جلوه ميدهد.
پس همانا بخل و ترس و حرص خصلتهاي پراكندهاي هستند كه بدگماني به خدا، آنها را گرد يكديگر جمع ميكند.
در سخن ديگري مولاي متقيان حضرت علي (عليهالسلام) از همنشيني با احمق، بخيل، فاجر و دروغگو نهي نمودهاند، گر چه نهي حضرت از دوستي با اين افراد است، اما چون دوستان بر فكر و عمل و تصميم انسان اثر ميگذارند پس اين گروه شايستگي دوستي و مشورت را ندارند .
مشورت براي برافروخته شدن چراغ عقل و بهرهگيري از تجارب و ديدگاههاي روشنگر فرزانگان است پس بايد از مشورت با افرادي كه فكر را گمراه و راه را منحرف و انگيزه را سست مينمايند، پرهيز كرد و آنها را تكيهگاه تصميمگيري خود قرار نداد.
ظهور مجموعه صفات و ويژگي هاي نفساني در آدمي که ريشه در بدگماني به پروردگار و فراموشي خدا و پشت کردن به حق دارد؛ و چنين اشخاصي به هيچ وجه شايستگي ندارند که مورد مشورت قرار گيرند.
مهم ترين اين ويژگي ها:
ترسو
انساني که در اسارت ترس هاي واهي است نمي تواند مشاور مناسبي باشد. رسول خدا (ص) مي فرمايد: لاتُثر کنَّ في رأيک جبانا يضعفُکَ عن الامر و يعظمُ عليک ماليس بعظم؛ ترسو را در انديشه و نظر خود شرکت مده که تو را در کارت سست مي سازد و چيزي را که بزرگ نيست برايت بزرگ جلوه مي دهد. ( عيون الحکم و المواعظ، ص 525)
بخيل
انسان بخيل صلاحيت دخالت يافتن در مشورت را ندارد که به سبب بخلش به بيراهه مي کشاند. امير مؤمنان علي (ع) مي فرمايد: لا تُد خلَنَّ في مشورتک بخيلا فيعدلُ بک عن القصدو والفضل و يعدک الفقر؛ بخيل را در مشورت خود مياور که تو را از نيکوکاري و راه راست باز گرداند و از نيازمندي مي ترساند. (غررالحکم، ج2، ص 332)
حريص
آزمندي تشخيص درست را از آدمي مي گيرد و طبيعي است که مشورت با متصف به چنين صفتي چه نتايجي مي تواند در برداشته باشد. از اميرمؤمنان علي (ع) چنين نقل شده است: لاتشرکنَّ في مشورتک حراصاً يُهدَّن عليک الشرَّ و يُزيِّنُ لک الشره؛ آزمند را در مشورت خود شرکت مده که او بدي را برايت آسان وانمود مي کند و آزمندي را برايت مي آرايد. (غررالحکم، ج2، ص332)
دروغگو
آن که به دروغگويي آلوده است هيچ گونه شايستگي براي مشورت ندارد، که به آساني کجي را راست مي نمايد، به تعبير علي (ع): لا تَستبشِرُ الکذَّابَ فإنَّ کالراب يُقرِّبُ اليک البعيد و يُبعدُ عليک القراب؛ با دروغگو مشورت مکن که او مانند سراب است؛ دور را بر تو نزديک و نزديک را بر تو دور مي سازد. (غررالحکم، ج2، ص 332)
نادان
کسي که فاقد عقل و شعور و دانايي باشد، هر چند بخواهد نمي تواند مشورتي درست ارائه نمايد. از اين رو نبايد در زمره مشورت کنندگان درآيد، چنان که علي (ع) سفارش فرمودند: لاتُشاوِر احمق... يَحهدُ لک نفسهُ ولايبلُغُ ما تُرادُ؛ با احمق مشورت مکن که او خود را برايت به رنج اندازد ولي مرادت را در نيابد. (تحف العقول، ص233) و نيز مي فرمايد: ولا تُشاوِرنّ في أترِکَ من يجهلُ؛ در کار خود با کسي که نادان باشد مشورت مکن. (غررالحکم، ج2، ص321)
پس نتيجه مي گيريم با توجه به آيات و روايات ، مشورت براي همه لازم است، با مشورت مي توان بر انديشه و تصميم هاي نادرست، غلبه کرد و بهترين روش را در کارها و مسير زندگي انتخاب نمود.
منابع:
- قرآن کريم
- نهج البلاغه
- غررالحکم
- عيون الحکم و المواعظ
- کنز العمال
- سخنان چهارده معصوم، آيت الله مشکيني
گرفته شده از سایت tahiyat.ir
موضوعات مرتبط: مقالات و مطالب مذهبی ، آیات و روایت و احادیث
برچسبها: مشورت درآیات وروایات , اهمیت مشورا , شورا