درسهای عاشورا از منظرمقام معظم رهبری (مدظله العالی)
در مباحث مربوط به عاشورا سه بحث عمده وجود دارد: یکی بحث علل و انگیزههای قیام امام حسین علیهالسلام است... بحث دوم بحث درسهای عاشورا است... بحث سوم درباره عبرتهای عاشورا است، عاشورا به غیر از درس، یک صحنه عبرت است. باید انسان در این صحنه نگاه کند تا عبرت بگیرد.
مقام معظم رهبری، با اندیشهای ژرف و دانشی وسیع، درسها، پیامها و عبرتهایی از مدرسهی عاشورا مطرح نموده و جان تشنهی شنوندگان را از درسهای سازنده و الهام آفرین عاشورا سیراب مینماید.
نوآوری، طراوت بیان، خلوص، عامل بودن و زمان آگاهی سبب گشته، دُرهای صید شده از آموزههای عاشورایی زیر نور خورشید آگاهی بدرخشند، چشمها را خیره کرده و از جان بر آمده بر جان نشینند.
در دوران سیاه ستم شاهی، که اختناق یزیدی نفسها را در سینهها حبس کرده بود و ضرورت مبارزهای حسینی از هر جهت احساس میشد، در مراسم تاسوعا و عاشورای حسینی از سویی غبار تحریف از چهرهی مکتب عاشورا میزداید و از دیگر سو پیام عاشورا را چنان ترسیم مینماید که راه مبارزه را روشن و فروخفتگان را بیدار و عاشقان کربلا را به آنجا میبرد که چون یاران امام حسین علیهالسلام نه از خیل دشمن میترسند و نه از قساوت قساوت پیشگان هراسی به خود راه میدهند.
لطفا برای ادامه ،به ادامه مطلب بروید!!!!!
موضوعات مرتبط: مقالات و مطالب مذهبی ، ولایت فقیه ، فرهنگ عاشورا ، هیئت های مذهبی ، ائمه اطهار ، سخنان بزرگان ، مقالات و مطالب عاشورایی
برچسبها: درسهای عاشورا از نگاه مقام معظم رهبری , درسهای قیام عاشورا , مقالات , عبرت های عاشورا
ادامه مطلب
رسالت های شاعرین اهل بیت (ع)
«نگریستن» برتر از «گریستن»؛ وظیفه شاعر عاشورایی چیست؟
شاعر عاشورایی به جای نیشتر زدن بر زخمهای کربلا، باید بر اندیشه و راه و مرام امام حسین(ع) نیشتر بزند و از معبر «گریستن» ما را به «نگریستن» و از معبر «عزاداری» به «بیداری» دعوت کند.
یادداشتی از رضا اسماعیلی
«هَل مِن ناصر یَنصُرنی : کیست که مرا یاری کند؟»
اگر به عنوان یک شاعر آیینی و عاشورایی، جانی بصیر، فطرتی بیدار و گوشی شنوا داشته باشیم، امروز نیز ندای «هل من ناصر ینصرنی» حسین(ع) را بلندتر و رساتر از مُحرم سال 61 خواهیم شنید و امروز نیز توفیق همراهی و همرکابی با حضرتش را خواهیم داشت؛ چرا که شعار هنوز و همیشه حسینی شعاران چیزی جز این نیست که در راه پر افتخار آن امام همام به فیض شهادت نائل گردند: «یَا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَکُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیما».
هر که دارد هوس کرب وبلا، بسم الله! بیایید با نگاه کردن به شعر آیینی به عنوان یک رسالت - و نه یک دلمشغولی و تفنن - امروز نیز به یاری حسین(ع) بشتابیم. و اما این که ما شاعران آیینی چگونه میتوانیم در این سنگر الهی به مجاهدت بپردازیم و به ندای «هَل مِن ناصر یَنصُرنی» حسین (ع) لبیک بگوییم، مشروط به رعایت ظرایف و دقایقیست که آگاهی از آنها میتواند رهتوشه خوبی برای طی طریق در این مسیر روشن باشد.
شعر عاشورایی باید پایبند «ادب عاشورایی» باشد
شرط اول رعایت «ادب عزاداری» است. چنانکه گفتهاند: «ای تعزیه داران به ادب بنشینید». شعر آیینی(عاشورایی) باید عزتمدار باشد. بر جهل بشورد و معرفتافزا باشد، نه این که با دمیدن در تنور خرافه و گزافه چشمها را بر حقیقت ببندد و بر رونق بازار جهل کیشان و باطل اندیشان بیفزاید. همچنان که در فرازی از زیارت اربعین میخوانیم: «و بذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک من الجهالة و حیرة الضلالة ... امام حسین خون قلبش را به آستان الهی هدیه کرد تا بندگان را از ظلمات جهل و نادانی و حیرت و گمراهی نجات بخشد».
لطفا برای ادامه ، به ادامه مطلب بروید!!!!!!
موضوعات مرتبط: مقالات و مطالب مذهبی ، فرهنگ عاشورا ، هیئت های مذهبی ، توصیه ها و فرمان ها ، اجتماعی ، مقالات و مطالب عاشورایی
برچسبها: وظیفه شاعران عاشورایی چیست , رسالت های شاعرین اهل بیت , مقالات , مقالات عاشورایی
ادامه مطلب
استقامت: پايدارى در دين
اين واژه از ريشه «قـوـم» است و براى آن معانى مختلفى مانند اعتدال[1]، ثبات و مداومت[2] استمرار[3]، پايدارى، ايستادن، درست شدن و قيمتنهادن[4] را بازگو كردهاند و معناى اعتدال شهرت بيشترى دارد.[5] برخى گفتهاند: استقامت همان اقامه است; ولى اضافه شدن دو حرف «س» و «ت» معناى آن را تأكيد مىكند.[6] در معنايى جامع مىتوان گفت نظر به اينكه اصل واحد در اين ماده، مفهومى است در برابر قعود و معناى اصلى آن به پاداشتن و فعليت عمل است، استقامت با توجه به معناىطلبى باب استفعال، بهمعناى طلب قيام است و استمرار و استدامت و مانند آن از لوازم معناى اصلى بهشمار مىآيد.[7]
استقامت در مفهوم قرآنى آن اصطلاحى براى پايدارى در دين و مسير حق در برابر كژيهاست.[8] اهل معرفت تعابيرى چون «اهل استقامت» و«منزلاستقامت» را كه مرحلهاى از مراحل سلوك الى اللّه است بهكار مىبرند.[9] در نظر عارفان، استقامت برزخى است بين پرتگاههاى مخوف عالم تفرق و سدرةالمنتهاى عالم جمع و روحى است كه احوال سالكان بدان زنده و باقىاست.[10]
لطفا برای ادامه ، به ادامه مطلب بروید!!!!
موضوعات مرتبط: مقالات و مطالب مذهبی ، آیات و روایت و احادیث ، اجتماعی
برچسبها: استقامت , پايدارى در دين , مقاومت , مقالات
ادامه مطلب
مقاله ایثاروشهادت
نگاهي اجمالی به فرهنگ ايثار و مقاومت در قرآن
ايثار و مقاومت از اصول اوليه اي است كه انبياي الهي بدون بهره مندي از آن هرگز موفق به انجام رسالت خويش نمي شدند. پيامبران با ايستادگي و مقاومت در برابر سنت هاي غلط و مناسبات نادرست اجتماعي و بذل ايثار و از خودگذشتگي در اين راه به اصلاح جامعه پرداخته و بدون به دل راه دادن هرگونه ترس و واهمه اي از سختي ها و مشكلات فراروي، رسالت هاي سنگين الهي خود را به انجام رسانيدند تا آنجا كه خداوند درباره ايشان مي فرمايد:
«الذين يبلغون رسالات الله و يخشونه و لايخشون احدا الا الله و كفي بالله حسيبا؛ (1)
(پيامبران) كساني بودند كه تبليغ رسالت هاي الهي مي كردند و (تنها) از او مي ترسيدند و از هيچ كس جز خدا واهمه نداشتند و همين بس كه خداوند حسابگر (و پاداش دهنده اعمال آنها) است.»
در اين مقاله نويسنده كوشيده است. سطوري را به كنكاش پيرامون موضوع ايثار و مقاومت در قرآن اختصاص دهد. مطلب را با هم از نظر مي گذرانيم:
ايثار، نشانه مومن
يكي از ويژگي هاي مهم مومنان راستين برخورداري از روحيه ايثارگري است.(2) اميرمومنان علي(ع) در روايتي ايثار را بهترين كرامت اخلاقي براي انسان ها دانسته است (خيرالمكارم الايثار) و در روايت ديگر از آن با عنوان بالاترين نيكي ها ياد نموده است (الايثار اشرف الاحسان). (3)
لطفا برای ادامه ، به ادامه مطلب بروید!!!!!!
موضوعات مرتبط: مقالات و مطالب مذهبی ، شهدا ، گسترش فرهنگ ایثار و شهادت
برچسبها: نگاهي اجمالی به فرهنگ ايثار و مقاومت در قرآن , گسترش فرهنگ ایثاروشهادت , فرهنگ ایثاروشهادت , مقالات
ادامه مطلب
توكل و نقش اسباب طبيعي
به نظر مي رسد كه برخي باورها و اعتقادات با واقعيات هستي تناسب ندارند و نوعي تناقص و تضاد ميان آن چه هست و آن چه باور ذهن و نگرش و گرايش آدمي را سامان مي دهد يافت مي شود.
البته برخي اين تضادها و تناقض ها توهم است و به سبب عدم تسلط شخص به موضوع و يا موضوعات پديدار مي گردد و برخي ديگر نيز به سبب آن است كه موضوعات در مجموعه خويش به درستي قرار داده نمي شود؛ زيرا باورهاي ديني كه از منبع وحي و حكمت و علم فرو فرستاده شده نمي تواند متناقض يا متضاد باشد. بنابراين ضروري است تا در يك مجموعه و شبكه ديده شود. نمونه باورها و گزاره هاي ايماني را مي توان به قطعات پازل تشبيه كرد كه هر قطعه گاهي نه تنها معنا و مفهوم درست و كاملي ندارد، بلكه بسيار زشت و نامناسب مي نمايد. اما همين قطعات بظاهر ناجور و نامتناسب هنگامي كه در كنار هم به درستي قرار گيرند و تحليل گردند آن گاه است كه تصوري درست و كامل آفريده مي شود كه همگان را به شگفتي وا مي دارد.
از امور و مسايلي كه به نظر مي رسد در حوزه تناقض ها و تضادها قرار مي گيرد، مسئله توكل و نقش اسباب طبيعي است. نويسنده در اين نوشتار بر آن است تا با بازخواني و تحليل و تبيين مسئله توكل و اسباب طبيعي در زندگي فردي و جمعي، ارتباط آن دو را تشريح كند و نقش هر يك را براساس آيات و آموزه هاي قرآني تبيين نمايد.
لطفا برای ادامه ، به ادامه مطلب بروید !!!!!!!
موضوعات مرتبط: مقالات و مطالب مذهبی ، آیات و روایت و احادیث ، سخنان بزرگان ، اجتماعی
برچسبها: توكل و نقش اسباب طبيعي , توکل به خدا , مقالات , احادیث وروایات
ادامه مطلب
توكل تكيه گاهی برای اهل دل
انسان در زندگي خويش هرگامش متزلزل تر از آن است كه خود بخواهد و بتواند بيانديشد و يا بپندارد. از زماني كه خود را مي يابد و با خود آشنا مي شود مرگ را همانند هر تغيير و دگرگوني بنيان افكن ديگري مي يابد كه حضوري دايم دارد. از اين رو برخي گفته اند كه همواره بايد پرسيد چه مانده است نه اين كه چه گذشته است؟ به اين معنا كه بايد از آن چه مانده پرسيد نه از زندگي اي كه گذشته است. برخي ديگر بر اين باورند كه زندگي با مرگ متولد مي شود و جان مي گيرد ؛ چون هر زندگي در درون خود مرگ را مي پرواند و هردم آن بازدم مرگ است. البته شايد اين تصور و تصويري تند و نگاهي بدبينانه باشد ولي ترسيم درستي از حقيقت و بازنمايي دقيق و راستي از واقع است. در اين تصور و تصوير نانمايي ميان ذهن و واقع رخ ننموده است بلكه بازنمايي دقيق ذهن از وضعيت موجود بشر و بيان كننده درست مفهوم زندگي است. زندگي به حقيقت و راستي آميخته اي از شدن و مرگ است. مگر نه اين است كه حركت جوهري و بيروني انسان همواره به معنا و مفهوم شدن است و مگر نه اين است كه مرگ يعني گام بلند شدن ؛ به اين معنا كه ما در هر حركتي در حال شدن هستيم و چه بخواهيم و چه نخواهيم اين بود ما با شدن دايمي دروني و بيروني همراه است. شدن نيز تغيير و دگرگوني است كه رخ مي دهد و آدمي را گريزي از آن نيست. جهان به گونه اي آفريده شده است كه همه چيز آن از دايره ثبات بيرون باشد و تغيير و دگرگوني جزو ذات آن قرار داده شده است. از اين رو جهان بي تغيير و شدن معنا و مفهومي ندارد. اگر اين شدن ها نبود هر گز چيزي به كمال نمي رسيد و هيچ قوه اي به فعليت در نمي آمد. از اين رو شدن به عنوان اقتضايي كمالي جهان و آفريده هاي آن امري اجتناب ناپذيراست. هر شدني به معنا و مفهوم مرگ است ؛ زيرا آن چه بود نيست مي شود و چيزي ديگري ايجاد و جانشين و جايگزين آن مي گردد. در اين مبان سخن از امرثابت و متغير و رابطه ثابت و متغير مساله فلاسفه و فرزانگان است كه به نظر مي رسد كه تاكنون پاسخ درست و راستي نيافته اند و دغدغه ايشان شده است. شايد اين ثبوت مانند هر امر ديگري در اين دنيا نسبي و داراي مراتب باشد. از اين رو حتي آن امر ثابت در اين دنيا به گونه اي متغير است ولي بسيار آرام و كند اين شدن را انجام مي دهد و مي پذيرد به گونه اي كه محسوس ما نيست و كسي آن را در حال شدن نمي يابد در حالي كه به گفته صدرايي حركت جوهري حتي آن امر ثابت را از شدن بيرون نمي راند و استثنا نمي سازد. و اينك دغدغه بزرگ تر ميان اين همه شدن ها و ثابت قديم و ازلي و رابطه ميان آن دو كه پرسش بزرگاني بوده است كه خواهان حل آن از سوي صاحب الامر (عج) شدند و اين حكايت ديروز و امروز و فرداي ماست و دغدغه فرزانگان .
لطفا برای ادامه ، روی ادامه مطلب کلیک کنید!!!!!
موضوعات مرتبط: مقالات و مطالب مذهبی ، سخنان بزرگان ، اجتماعی
برچسبها: توكل تكيه گاهی برای اهل دل , مقالات , احادیث وروایات , توکل به خدا
ادامه مطلب
سه گناهی که کیفر آن در همین دنیاست
توجه ویژه داشتن، به ارزش و مقام پدر و مادر و احترام به آنها ، محترم دانستن حق دیگران و ترس از ظلم به طرق مختلف به مردم ، شکرگزار بودن در مقابل پروردگار و صدها مورد دیگر از مواردی هستند که با دیدن خلاف این ها، آهی بلند را از ما بلند می کند و با گفتن جمله ی "یاد قدیم ها بخیر" افسوسمان را دو چندان می کند.
در روایتی پیامبر اکرم صلی الله و علیه وآله، به مواردی که در بالا به عنوان مثال اشاره شد ، متذکر شده اند و در این رابطه فرموده اند:
کیفر سه گناه به قیامت نمی ماند (یعنی در همین دنیا مجازات می شود.)
1 - عاق پدر و مادر 2 - ظلم و تجاوز به مردم 3 - ناسپاسی در مقابل احسان و نیکی. (بحار الانوار، ج 74، ص 74)
در ادامه در باب این موضوع با ما همراه باشید ...
این روزها همه چیز عوض شده، خیلی از چیزها رنگ و بوی سابق را ندارد؛ یکی از آنها هم احترام به پدر و مادر است ...
گاهی ما چنان با پدر یا مادر خود صحبت می کنیم که گویی طلبکار هستیم و حق و حقوقمان را خورده اند.
گاه در پاسخ محبت بی حد و حصرشان چنان ناسپاسی می کنیم که قلبشان به درد می آ ید.
جوانانی دیده می شوند که سریعاً به پدر و مادرشان پرخاش می کنند، گاه جواب پرسش هایشان را نمی دهند و گاه با بی اعتنایی از کنارشان رد می شوند و بی مهابا انگار نه انگار که خداوند متعال به صراحت گفته است که حتی یک «اف» هم به ایشان نگو.
به رفتار خودمان و اطرافیانمان نگاه کنید " اف" که خوب است بعضی ها حتی دست تعرض به سمت ایشان دراز می کنند. چه بسیار افرادی که به راحتی به آنها ناسزا می گویند و حتی کتکشان می زنند. این خیلی دردناک است ولی واقعیتی است که وجود دارد.
موضوعات مرتبط: مقالات و مطالب مذهبی ، آیات و روایت و احادیث ، ائمه اطهار ، سخنان بزرگان ، امربه معروف ونهی از منکر
برچسبها: سه گناهی که کیفر آن در همین دنیاست , مقالات , امربه معروف ونهی ازمنکر
ادامه مطلب